شومیزی برای رشد
دهه هفتاد هم مثل دهه شصت، امّا کمتر با تبعات جنگ تحمیلی دست و پنجه نرم می کرد. دورانی که معروف شد به سازندگی.
آن جور که ما فهمیدیم، آن زمان تنور کار فرهنگی خیلی داغ بوده و برنامه هایی مثل جُنگهای فرهنگی، مسابقات ورزشی، تفریحی و فرهنگی یا حتّی مراسم دعای ندبه به مناسبت دهه فجر برگزار می شده است.
توی جُنگ های فرهنگی می توانستی هم از تئاتر و سرود و دکلمه گرفته تا دعوت کردن مهمان و راه انداختن برنامه خاطره گویی پیدا کنی.
می گفت: در دهه فجر چند هدف را می شود دنبال کرد:
یکی اجرای برنامه برای بچّه های مدرسه و انتقال مفاهیم به دانش آموزان و یکی تقویت توان بچّه های انجمنی برای انجام دادن کارها به صورت ستادی و تشکیلاتی.
از حال و هوای دهه فجر آن روزها در مدرسه پرسیدیم. گفت: حال و هوای مشهد در زمان نوروز را در نظر بگیرید. همه عادت کرده اند به این که مشهد در آستانه بهار شکل و شمایل متفاوتی به خود می گیرد. بچّه های مدرسه هم احساسی شبیه به این داشتند.
وقتی از خاطراتش پرس و جو می کنیم، شومیز بزرگ صد در هفتادی را مثال می زند که از یک ماه مانده به دهه فجر در دفتر انجمن اسلامی نصب می شده و تک تک کارها را که شاید بیشتر از 30 کار بوده را روی آن می نوشته اند و برای هرکدام یک مسئول مشخص می شده است.
می گوید مسئول کارها هم بیشتر کلاس اوّلی ها بوده اند. یعنی بچّه هایی که 4 تا 5 ماه به عنوان نیروی عادی در انجمن فعّالیّت کرده بودند، مسئولیّت کارها را در دهه فجر به عهده می گرفتند.
و از این کار به عنوان یک روش محک زدن نیروها برای سال آینده یاد می کند.
توصیه اش هم به انجمنی های امسال این است که کیفیّت را فدای کمیّت نکنند و حداقل یک برنامه با کیفیّت و متفاوت در مدرسه شان اجرا کنند.